زرقهلغتنامه دهخدازرقه . [ زُ ق َ ] (ع اِمص ) گربه چشمی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) کبودی . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رنگ کبود. (از اقرب الموارد). کبودی . کبودرنگ . گربه چشمی . || (اِ) تخم یک نوع گیاهی . (ناظم الاطباء).
زرقةلغتنامه دهخدازرقة. [ زَ ق َ ] (ع اِ) مهره ای است افسون که زنان شوهر را بدان بند کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
جرقهلغتنامه دهخداجرقه . [ ج ِ رِق ْ ق َ ] (اِ) خدرک . شرر. شراره . ابیز. استاره . ستاره . (یادداشت مؤلف ).
جریقةلغتنامه دهخداجریقة. [ ج َ ق َ ] (اِخ ) تلفظ عربی ژریکا نام بلده ای است در مرکز جنوبی اراغون یا اراگون از بلاد اندلس . در این بلده آثار حصن باستانی عربها وجود دارد و خطآهن ازآنجا به سایر نواحی بلنسیه ادامه می یابد. جقوم (ژیم ) اول در سال 1335 م . این شهر ر