جنثیلغتنامه دهخداجنثی . [ ج ُ ثی ی ] (ع اِ) شمشیر. || زره گر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || آهن نیکو. (منتهی الارب ). بهترین و نیکوترین آهن . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || آهنگر. (منتهی الارب ). زراد. (اقرب الموارد) (آنندراج ).
جنطیلغتنامه دهخداجنطی . [ ج ِ ] (اِخ ) نام پادشاهی بوده از یونان . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پادشاهی در ایلیری . (حاشیه ٔبرهان چ معین ). و جنطیانا که دوایی است مشهور منسوب بدوست . (برهان ). رجوع به جنطیانا و قنطوریون شود.