جِرمگرفتگیfoulingواژههای مصوب فرهنگستان[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نشست و تجمع ذرات بر سطوح تبادلگر گرما [خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] چسبیدن جانداران دریایی به بدنۀ شناور
درشتجِرمگرفتگیmacrofoulingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زیجِرمگرفتگی که در آن تودهای از جانداران مختلف بر روی سطح جمع میشود
زیجِرمگرفتگیbiofouling, biological foulingواژههای مصوب فرهنگستانتجمع ریزاندامگانها یا جلبکها یا حیوانات بر سطوح خیس متـ . زیستجِرمگرفتگی
جرمگرفتگی غشاmembrane foulingواژههای مصوب فرهنگستانجمع شدن مواد در سطح غشا یا در بین منافذ آن بهطوریکه باعث کاهش شار عبوری از غشا و تضعیف عملکرد سامانه شود
درشتجِرمگرفتگیmacrofoulingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زیجِرمگرفتگی که در آن تودهای از جانداران مختلف بر روی سطح جمع میشود
ریزجِرمگرفتگیmicrofoulingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زیجِرمگرفتگی که در آن زیلایه بر روی سطح تشکیل میشود
زیجِرمگرفتگیbiofouling, biological foulingواژههای مصوب فرهنگستانتجمع ریزاندامگانها یا جلبکها یا حیوانات بر سطوح خیس متـ . زیستجِرمگرفتگی
تزریق اسیدacid feedواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از اسید در عملیات شیمیایی آبهای خنککن برای واپایش میزان جرمگرفتگی کلسیمکربنات و به دست آوردن بیشترین مقدار گندزدایی (disinfection) با استفاده از کلر
درشتجِرمگرفتگیmacrofoulingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زیجِرمگرفتگی که در آن تودهای از جانداران مختلف بر روی سطح جمع میشود
ریزجِرمگرفتگیmicrofoulingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زیجِرمگرفتگی که در آن زیلایه بر روی سطح تشکیل میشود
زیجِرمگرفتگیbiofouling, biological foulingواژههای مصوب فرهنگستانتجمع ریزاندامگانها یا جلبکها یا حیوانات بر سطوح خیس متـ . زیستجِرمگرفتگی