زهمانلغتنامه دهخدازهمان . [ زَ ] (ع ص ) بدبوی . دارای زهومت : و طعمها [ زراوند طویل وزراوند مدحرج ] مر و زهمان . (ابن البیطار ج 1 جزء 2 ص 159 ذیل زراوند). رجوع به زهم و
زهمانلغتنامه دهخدازهمان . [ زَ ] (ع ص ) مرد تخمه زده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
زهمانلغتنامه دهخدازهمان . [ زَ / زُ ] (اِخ ) نام سگی . || موضعی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ابراهیم بن جعمانلغتنامه دهخداابراهیم بن جعمان . [ اِ م ِ ن ِ ج َ ] (اِخ ) از فقهای شافعی در قرن یازدهم هجری . به بسیاری از علوم زمان خود واقف بوده و شعر عربی نیکو میسروده . کتابی در عروض بنام آیةالحائر من احرف الدوائر منظوم ساخته است .