حرکتدرمانیkinesitherapy, kinesiatrics, kinetotheropy, kinesiotherapyواژههای مصوب فرهنگستاندرمان بیماری ازطریق تحرک و تمرین
درمیانیلغتنامه دهخدادرمیانی . [ دَ ] (ص نسبی ) وسطی . میانی . (ناظم الاطباء). || میانجی . (آنندراج ). میانجی و شفیع و واسطه . (از ناظم الاطباء).
رقصدرمانیdance therapyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش درمان که در آن از رقص یا حرکات موزون برای معالجۀ برخی اختلالات رفتاری و عاطفی و شناختی و جسمانی استفاده میشود متـ . حرکتدرمانی movement therapy