فرهنگ فارسی عمید
۱. ساختمانی که در آن بهوسیلۀ ماشینآلات به تولید کالا میپردازند.۲. [قدیمی] آشپزخانه.۳. موتور: کارخانهٴ ساعت.۴. [قدیمی، مجاز] کارگاه نقاشی یا جای پُرنقش: ◻︎ آن پریپیکر حصارنشین / بود نقاش کارخانهٴ چین (نظامی۴: ۶۵۹).۵. [قدیمی، مجاز] دنیا؛ جهان؛ گیتی.۶. [قدیمی] مجموعۀ