لغتنامه دهخدا
هشیاری . [ هَُ ش ْ ] (حامص مرکب ) (از: هشیار +-ی (پسوند حاصل مصدر، اسم معنی ) هوشیاری . هشیواری . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). زیرکی و عاقلی و خردمندی . (ناظم الاطباء). هوشمندی . بخردی . بیداردلی : چو فردا به هشیاری این بشنوی به پیروزی دادگر بگروی