حندورةلغتنامه دهخداحندورة. [ح ُ رَ / ح ِ دَ رَ ] (ع اِ) سیاهی دیده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). سیاهی دیده و حدقه . سیاهی چشم . (مهذب الاسماء). ج ، حنادیر. (مهذب الاسماء).
گاندارهلغتنامه دهخداگانداره . [ رَ ] (اِخ ) گنداره . گندار . از جمله ٔ اسامی ساتراپها برطبق نوشته های مورخین و جغرافیون یونانی و آنطور که در کتیبه های داریوی منقوش است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 14 و 15). گندار را بعضی با صفحه ای