لغتنامه دهخدا
حنیذ. [ ح َ ] (ع اِ) بریان کرده . (ترجمان عادل ). گوسپند و گوساله ٔ بریان کرده باشد در مغاکی . || گوسپند گرم که بعد از بریان کردن هنوز آب از آن میچکیده باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || بزغاله ٔ لاغر بریان کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). || آب گرم کرده شده