لغتنامه دهخدا
خرارة. [ خ َرْ را رَ ] (ع اِ) باد فرنگ که چوبی است مدور و بر آن ریسمان بندند و در کشاکش آرند تا از آن صدا برآید. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ، خرار. بادفره و خذروف . (یادداشت بخط مؤلف ). || مرغی است بزرگتر ازورکاک . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ، خرار. |