خصیصاءلغتنامه دهخداخصیصاء. [ خ ِص ْ صی ] (ع مص ) تفضیل دادن چیزی را بر چیزی دیگر وخاص کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به «خص » و «خصیصی » در این لغت نامه شود.
خصوصاًلغتنامه دهخداخصوصاً. [ خ ُ ] (ع ق ) بطور خصوص و علی الخصوص و بخصوص . بویژه . (ناظم الاطباء) : طبع بشریت است و خصوصاً از آن ملوک که دشوار آید ایشان را دیدن کس که مستحق جایگاه ایشان باشد. (تاریخ بیهقی ). و نخجیرگاهی معروف است خصوصاً کوهستان کوبنجان . (فارسنامه ٔ ابن
دیکلغتنامه دهخدادیک . (ع اِ) خروس . خروز. خروه . خره . (یادداشت مؤلف ). خروس . ج ، دیوک .و ادیاک و دیکة. و گاهی بر ماکیان هم اطلاق کنند. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). قلقشندی گوید دیک سالی یک تخم میگذارد و فرق آن با تخم مرغ آن است که تخم دیک از تخم مرغ کوچکتر و مدور و بدون تیزی در سر آن