خواجیدنلغتنامه دهخداخواجیدن . [ خوا / خا دَ / خ ُ وا دَ ] (مص ) چیزی را بد دیدن بواسطه ٔ علتی که در چشم باشد. (از ناظم الاطباء). || آب دادن . مشروب ساختن . (ناظم الاطباء). || شوخ چشم بودن . (از ناظم الاطباء).