خورشیددیدهلغتنامه دهخداخورشیددیده . [ خوَرْ / خُرْ دی دَ / دِ ] (ص مرکب ) آنکه دیده چون خورشید درخشان دارد. بسیار بینا : دل را کبودپوش صفا کرده ایم از آنک خاقانی فلک دل خورشیددیده ایم .<p class="
کبودپوشلغتنامه دهخداکبودپوش . [ ک َ ] (نف مرکب ) که کبود پوشد. که جامه ٔ کبود به تن کند. ازرق پوش : گاهی کبودپوش چو خاک است و همچو خاک گنجور رایگان و لگدخسته ٔ عوام . خاقانی .دل را کبودپوش صفا کرده ایم از آنک خاقانی فلک دل خورشیدد