خونرویhemorrhageواژههای مصوب فرهنگستانبیرون آمدن خون از رگ خونی پارهشده و ریخته شدن به درون یا بیرون از بدن * مصوب فرهنگستان اول
خونیاریperfusionواژههای مصوب فرهنگستانوارد کردن یا رساندن مایع به داخل بافت، معمولاً با تزریق به داخل رگهای خونی
دشتان بیتخمکanovular menstruation, anovulatory menstruationواژههای مصوب فرهنگستانخونروی دورهای از زهدان بدون تخمکگذاری قبلی متـ . قاعدگی بیتخمک
لثهآماسgingivitisواژههای مصوب فرهنگستانالتهاب لثهها که به تورم و خونروی آنها منجر میشود متـ . لثاماس
طالیسفرلغتنامه دهخداطالیسفر. [ ف َ ] (معرب ، اِ) بقول دزی (ج 2 ص 19) بصورتهای طالیشفَر و طالیشقر و طالیَشفَر و طالشقیر در کتب گوناگون عرب آمده است چنانکه در تذکره ٔ داود ضریر انطاکی نیز طالیشقر است ولی صورت معروف آن همین طالیسفر