دوسانلغتنامه دهخدادوسان . (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ ملکشاهی در پشتکوه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 68).
دوسانلغتنامه دهخدادوسان . (نف ) صفت بیان حالت از دوسیدن . دوسا. دوسنده . چفسان . چسبان . (یادداشت مؤلف ) : دومار به گزنده بر دو لب تو دوسان زآن قلیه ٔ چو طاعون زآن نان همچو نخچد. منجیک .رجوع به دوسنده و دوسانیدن و دوسیدن شود.