گذاشتنیلغتنامه دهخداگذاشتنی . [ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) درخور گذاشتن . سزاوار توجه نکردن و به جا ماندن : این زن و زور و زر گذاشتنی است مهرش اندر درون نکاشتنی است .اوحدی .
در گذاشتنیلغتنامه دهخدادر گذاشتنی . [ دَ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) عفو کردنی . قابل عفو و بخشایش . قابل اغماض .- نادرگذاشتنی ؛ غیر قابل عفو. غیر قابل اغماض . اغماض ناپذیر. بخشایش ناپذیر: در حلم و ترحم به منزلتی بود چنانکه یک سال به غزنین آمد از خراسان تقصیرها پیدا آمد و گناه
دوست داشتنیلغتنامه دهخدادوست داشتنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق دوست داشتن . محبوب . درخورد مهرورزی . قابل محبت و دوستی . درخور دوست داشتن . (از یادداشت مؤلف ).
نگاه داشتنیلغتنامه دهخدانگاه داشتنی . [ ن ِ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل نگاه داشتن است . که ازدرِ نگاه داشتن است . رجوع به نگاه داشتن شود.
نگه داشتنیلغتنامه دهخدانگه داشتنی . [ ن ِ گ َه ْ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق حفظ و حراست و نگه داری . که بایدش نگه داشت و رعایت کرد. که قابل توجه و درخور اعتناست . مغتنم : بگذاشتنی است هرچه در عالم هست الا فرصت که آن نگه داشتنی است .سعدی .
دوست داشتنیلغتنامه دهخدادوست داشتنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق دوست داشتن . محبوب . درخورد مهرورزی . قابل محبت و دوستی . درخور دوست داشتن . (از یادداشت مؤلف ).
نگاه داشتنیلغتنامه دهخدانگاه داشتنی . [ ن ِ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل نگاه داشتن است . که ازدرِ نگاه داشتن است . رجوع به نگاه داشتن شود.
نگه داشتنیلغتنامه دهخدانگه داشتنی . [ ن ِ گ َه ْ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق حفظ و حراست و نگه داری . که بایدش نگه داشت و رعایت کرد. که قابل توجه و درخور اعتناست . مغتنم : بگذاشتنی است هرچه در عالم هست الا فرصت که آن نگه داشتنی است .سعدی .
دوست داشتنیدیکشنری فارسی به انگلیسیcuddly, dear, favorite, friendly, likable, likeable, lovable, pleasant, simpatico, sociable
دوست داشتنیلغتنامه دهخدادوست داشتنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق دوست داشتن . محبوب . درخورد مهرورزی . قابل محبت و دوستی . درخور دوست داشتن . (از یادداشت مؤلف ).
نگاه داشتنیلغتنامه دهخدانگاه داشتنی . [ ن ِ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل نگاه داشتن است . که ازدرِ نگاه داشتن است . رجوع به نگاه داشتن شود.
نگه داشتنیلغتنامه دهخدانگه داشتنی . [ ن ِ گ َه ْ ت َ ] (ص لیاقت ) لایق حفظ و حراست و نگه داری . که بایدش نگه داشت و رعایت کرد. که قابل توجه و درخور اعتناست . مغتنم : بگذاشتنی است هرچه در عالم هست الا فرصت که آن نگه داشتنی است .سعدی .
نانگاهداشتنیلغتنامه دهخدانانگاهداشتنی .[ ن ِ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل حفظ و حراست و نگهداری نیست . مقابل نگاهداشتنی . رجوع به نگاهداشتنی شود.
نانگهداشتنیلغتنامه دهخدانانگهداشتنی . [ ن ِ گ َ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل نگهداری نیست . که نتوان آن را حفظ و نگهداری کرد. مقابل نگهداشتنی . رجوع به نگهداشتنی شود.