دوغلولغتنامه دهخدادوغلو. [ دُ غ ُ ] (ترکی ، ص مرکب ) دوقلو. کلمه ٔ ترکی است مرکب از: دغ [ دوغ ] از در دغماق به معنی زادن و «لو» علامت نسبت . جفت . توأمین . (جنین ). همزاد. توأم . سلع. دوقلو. (یادداشت مؤلف ).- امثال : کاش دوغلو بودی .
قره داغلولغتنامه دهخداقره داغلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 17 هزارگزی جنوب اردبیل و 2 هزارگزی شوسه ٔ خلخال به اردبیل . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن <span class="hl"
قره داغلولغتنامه دهخداقره داغلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 26 هزارگزی خاور اصلاندوز در مسیر شوسه ٔ بیله سوار به اصلاندوز. موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 107 تن . آب آن ا
قشلاق قره داغلولغتنامه دهخداقشلاق قره داغلو. [ ق ِ ق َ رَ ] (اِخ ) قشلاقی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 36 هزارگزی شمال خاوری خداآفرین و 3 هزارگزی شوسه ٔ اصلاندوز به لاریجان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیر م