دایارلغتنامه دهخدادایار. (اِخ ) دهی از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . در 8هزارگزی شمال کوزران و هزارگزی راه فرعی کوزران به ثلاث . سکنه 300 تن علی الهی ، آب آن از سراب قره دانه تأمین میشود. محصول آنجا غلات ، حبوبات و لبنیات .
آماجهdartواژههای مصوب فرهنگستانهدفی تمرینی و هوایی که بهوسیلۀ هواگرد در منطقۀ تیراندازی ضدهوایی قرار میگیرد و پدافند زمینبههوا و هواگرد آن را هدف قرار میدهند
وایابی دادهdata recovery, DARواژههای مصوب فرهنگستانبازگردانی دادههای ذخیرهشدة آسیبدیده برای جلوگیری از نابودی آنها
ماشین تونلزنtunnel boring machine, TBM, tunnel borer, tunneller, digger, excavatorواژههای مصوب فرهنگستانماشینی که برای حفر مقطع کامل تونل در انواع زمینها مورد استفاده قرار میگیرد و تونلی با نیمرخ دایرهای حفر میکند
خدایارلغتنامه دهخداخدایار. [ خ ُ ] (اِخ ) نام یکی از آبادیهای بخش سقز کردستان است و بجای کلمه ٔ «اللهیار» سابق برگزیده شده . (از لغات موضوعه ٔ فرهنگستان ).
خدایارلغتنامه دهخداخدایار. [ خ ُ ] (اِخ ) نام یکی از خانان خوقند است که سه بار بتخت سلطنت رسید:یکبار از حدود 1265 هَ .ق . تا 1273 هَ .ق . بار دیگراز 1277 هَ .ق . تا 1
قلعه خدایارلغتنامه دهخداقلعه خدایار. [ق َ ع َ خ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش شهریار شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 50 تن است . و زارعین آن در نصرت آباد ساکن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).