دربیدانلغتنامه دهخدادربیدان . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت ،واقع در 48هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 14هزارگزی شمال راه فرعی عنبرآباد به بم . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . مزارع درکوه تل ، ت
دربادیانلغتنامه دهخدادربادیان . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان حصن بخش زرند شهرستان کرمان ، واقع در 45هزارگزی باختر زرند و 23هزارگزی باختر راه مالروزرند به رفسنجان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8</spa
لحمدیکشنری عربی به فارسیگوشت , مغز ميوه , جسم , شهوت , جسمانيت , حيوانيت , بشر , دربدن فرو کردن , گوشت (فقط گوشت چهارپايان) , خوراک , غذا , ناهار , شام , غذاي اصلي