درهمسوزانیmass burn, mass combustionواژههای مصوب فرهنگستانسوزاندن برنامهریزیشدۀ پسماند جامد مخلوط
تأسیسات درهمسوزانیmass burn facilityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زبالهسوز که در آن پسماندها را بدون جداسازی یا فراوری برای بازیافت میسوزانند
سوزانیلغتنامه دهخداسوزانی . (حامص ) گرمی . حرارت . (ناظم الاطباء) : و سبب آن رطوبتی بسیار و تباه باشد، تباهئی بی سوزانی و تیزی .(ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). اگر آماس لبها صفرایی باشد...سوزانی و خلیدن بیشتر باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
شوزیانیلغتنامه دهخداشوزیانی . (ص نسبی ) منسوب است به شوزیان که از قراء کش از اعمال ماوراءالنهر میباشد. (از انساب سمعانی ).
پیشسوزانیburning out, burn out 1, burning off, fire outواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی برای جلوگیری از گسترش حریق و افزایش عرض خطوط مهار ازطریق سوزاندن مواد سوختنی پیرامون آنها
تأسیسات درهمسوزانیmass burn facilityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زبالهسوز که در آن پسماندها را بدون جداسازی یا فراوری برای بازیافت میسوزانند