25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بی زاد و ولد
زه و زاد
congenitalness
rudimentation
congenitally
progenity
بیشتر بدانید
غزلیا
تعمیر گاه
گردنغازی
چینک
محدودیت جابهجایی
ozophene
جستوجوی دقیق
درونسل
فرهنگ فارسی معین
(دَ رُّ نَ) [ ع . ] (اِمر.) بچه و فرزند، زاد و ولد، زه و زاری .