درون شولغتنامه دهخدادرون شو. [ دَ ش َ / شُو ] (اِ مرکب ) مدخل . (یادداشت مرحوم دهخدا). || جانب انسی . (یادداشت مرحوم دهخدا).
درونسو ۲ingressiveواژههای مصوب فرهنگستان1. ویژگی دستهای از آواهای زبان که در تولید آنها جریان هوا به سمت درون آغازشگر است 2. آوایی که در تولید آن جریان هوا به سمت درون آغازشگر است
دریچة درونسوpressure flapواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دریچة پارچهای روبهداخل در پوستة کشتیهای هوایی که در حین کاهش ارتفاع، ورود هوا را به داخل امکانپذیر میسازد بهطوریکه فشار داخل هرگز بهحد چشمگیری کمتر از فشار جوّ پیرامون نمیشود
دریچة درونسوpressure flapواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دریچة پارچهای روبهداخل در پوستة کشتیهای هوایی که در حین کاهش ارتفاع، ورود هوا را به داخل امکانپذیر میسازد بهطوریکه فشار داخل هرگز بهحد چشمگیری کمتر از فشار جوّ پیرامون نمیشود
نوآوری درونسوinbound innovation, outside-in innovationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نوآوری باز با استفادة هدفمند از دانش و فنّاوری و منابع برونسازمانی