لغتنامه دهخدا
کریاس . [ ک ِرْ ] (اِ) دربار پادشاهان و امرا و اعیان را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). درگاه . درگه . آستان . آستانه . جناب . سُدّه . فناء. عتبة. وصید. (یادداشت مؤلف ) : به کریاس گفت [ رستم ] ای سرای امیدخنک روز کاندر تو بد جم شید.