دقیقههای دسترسیaccess minutes, access minutes of useواژههای مصوب فرهنگستانمدت استفاده از تجهیزات مرکز تلفن در خدمات درونمرزی یا برونمرزی برای محاسبۀ هزینۀ کاربری
دققةلغتنامه دهخدادققة. [ دَ ق َق َ ] (ع اِ) ج ِ داق ّ. (منتهی الارب ). آشکارکنندگان عیوب مردمان . (از اقرب الموارد). رجوع به داق ّ شود.
دقیقهلغتنامه دهخدادقیقه . [ دَ قی ق َ /ق ِ ] (از ع ، ص ، اِ) دقیقه . مؤنث دقیق . ج ، أدِقّة،أدِقّاء. (از اقرب الموارد). در ناظم الاطباء جمع آن دِقاق و دَقائق ضبط شده است . رجوع به دقیق شود. || نکته ٔ باریک لطیفه . نازک کاری . (یادداشت مرحوم دهخدا) <span cla
دککةلغتنامه دهخدادککة. [ دِ ک َ ک َ ] (ع اِ) ج ِ دُک ّ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دک ّ شود.
دقيقةدیکشنری عربی به فارسیدقيقه , دم , ان , لحظه , پيش نويس , مسوده , يادداشت , گزارش وقايع , خلا صه مذاکرات , خلا صه ساختن , صورت جلسه نوشتن , پيش نويس کردن , بسيار خرد , ريز , جزءي , کوچک