دمیجةلغتنامه دهخدادمیجة. [ دُم ْ م َ ج َ ] (ع ص ، اِ) مرد بسیارخواب که همواره ملازم خانه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تندمزهلغتنامه دهخداتندمزه . [ ت ُ م َ زَ / زِ ] (ص مرکب )قابض و زمخت و هر چیز که طعم آن تند و تیز باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.
بدمزهلغتنامه دهخدابدمزه . [ ب َ م َ زَ / زِ / ب َ م َزْ زَ / زِ ] (ص مرکب ) بدطعم . (ناظم الاطباء). کریه الطعم . (یادداشت مؤلف ). || چیزی که گوارا نباشد. (ناظم الاطباء).