دنباوندیلغتنامه دهخدادنباوندی . [ دَم ْ وَ ] (اِخ ) سلیمان بن مهران دنباوندی اعمش کوفی ، مکنی به ابومحمد. از پیشوایان نامی علم حدیث بود که پدرش به کوفه مهاجرت کرد و او به سال 60 یا 61 هَ . ق . در آنجا بدنیا آمد و به سال <span cla
دنباوندیلغتنامه دهخدادنباوندی . [ دَم ْ وَ ] (ص نسبی ) دماوندی . منسوب است به دنباوند و آن ناحیه ای است از سرزمین ری که دماوند نیز نامیده می شود. (از لباب الانساب ).
دباوندیلغتنامه دهخدادباوندی . [ دُ وَ ] (ص نسبی ) منسوب است به دباوند، ناحیتی در جبال ری . (الانساب سمعانی ). دماوندی . دنباوندی . رجوع به دماوندی و دنباوندی شود.