دزگنبدانلغتنامه دهخدادزگنبدان . [ دِ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) نام گردکوه است که کوهی است در طبرستان . (از نزهةالقلوب مستوفی ج 3 ص 161). رجوع به گردکوه در همین لغت نامه شود.
قاسم آباد گنبکیلغتنامه دهخداقاسم آباد گنبکی . [ س ِدِ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گنبکی بخش فهرج شهرستان بم . در 20000گزی جنوب فهرج و 3000گزی راه فرعی بم به ریگان . در جلگه واقع است . هوای آن گرمسیر مالاریائی است . سکنه ٔ آن <s
درب گنبدلغتنامه دهخدادرب گنبد. [ دَ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 42هزارگزی جنوب باختری کوهدشت و 42هزارگزی جنوب باختری راه شوسه ٔ خرم آباد به کوهدشت ، با <span class="hl" dir="ltr"
دوگنبدانلغتنامه دهخدادوگنبدان .[ دُ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زیرکوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان . واقع در 23هزارگزی شمال باختری گچساران . دارای 250تن سکنه است . آب آن از لوله کشی شرکت نفت و راه آن اتومبیل
حسن آباد گنبزیلغتنامه دهخداحسن آباد گنبزی . [ ح َ س َ دِ گُم ب َ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد در 65 هزارگزی شمال باختری مشهد و دو هزارگزی شمال باختری مشهد و دو هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی مشهد به قوچان . جلگه و معتدل است . <span class="hl" dir
أَثْمَرَتِ الْجُهُودُدیکشنری عربی به فارسیتلاشها نتيجه داد , تلاشها به ثمر نشست , کوششها ثمرمند واقع گشت