دیرآیندlate mover, late entrant, late comerواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که دیرتر از رقبای خود وارد بازار جدید میشود
اقلام دیرآیندlong lead itemsواژههای مصوب فرهنگستاناقلامی از تجهیزات پروژه که برای طراحی و ساخت آنها زمان طولانی لازم است و نیازمند تصمیمگیری و پرداختهای زودهنگام است
دروندلغتنامه دهخدادروند. [ دَرْ وَ ] (اِمرکب ) چنگک و قلاب که به عربی معلاق خواند. (از برهان ). چنگک و قلاب . (لغت محلی شوشتر - نسخه ٔ خطی ). || دلوند، و آن چوبی است که از بالا به عرض درکشند و در را بدان آویزند. (لغت محلی شوشتر - نسخه ٔ خطی ). || نجاف (به خراسان ). (از یادداشت مرحوم دهخدا). در
دروندلغتنامه دهخدادروند. [ دُرْ وَ ] (هزوارش ، ص مرکب ) (به زبان زند و پازند) بدمذهب و نامقید و فاسق را گویند. (از برهان ) (از آنندراج ). به معنی دروغزن ناپاک ، و معمولاً در صفت اهریمن بکار آید. (از فرهنگ ایران باستان پورداود ص 97 و
اقلام دیرآیندlong lead itemsواژههای مصوب فرهنگستاناقلامی از تجهیزات پروژه که برای طراحی و ساخت آنها زمان طولانی لازم است و نیازمند تصمیمگیری و پرداختهای زودهنگام است
اقلام دیرآیندlong lead itemsواژههای مصوب فرهنگستاناقلامی از تجهیزات پروژه که برای طراحی و ساخت آنها زمان طولانی لازم است و نیازمند تصمیمگیری و پرداختهای زودهنگام است