بادگیر سپر جلوair dam, bumper air damواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای در زیر سپر جلو که ضمن کاهش جریان هوا در زیر خودرو، باعث کاهش پسار و برار وارد بر خودرو میشود
دام داملغتنامه دهخدادام دام . (اِ صوت ) حکایت صوت دهل و مانند آن . نام آواز طبل و مانند آن .- از نو دام دام ، یا از سر نو دام دام ؛ از سر گرفتن . از نو آغازیدن . دبه کردن .
ذاماسکینالغتنامه دهخداذاماسکینا. (معرب ، اِ) اسم رومی اجاص است . ظاهراً این کلمه همان است که فرانسه ها داماس نامند و آن نوعی اعلا و خوب از آلوست . و شاید منسوب به دمشق .
ذابلغتنامه دهخداذاب . (ع اِ) عیب . (مهذب الاسماء). ذام . ذَیم . ذان . ذین : آهو. || (ص ) سخت تشنه چنانکه لبها خشک شده باشد از تشنگی . (مهذب الاسماء).
ذام والساملغتنامه دهخداذام والسام . [ م ُ وَس ْ سا ] (ع اِمرکب ) (الَ ...) از اتباع است . موت . مرگ ، و در حدیث عایشة است که به یهود گفت : علیکم الذام و السام . والدام والسام نیز روایت شده است یعنی با دال مهملة.
ذاماسکینالغتنامه دهخداذاماسکینا. (معرب ، اِ) اسم رومی اجاص است . ظاهراً این کلمه همان است که فرانسه ها داماس نامند و آن نوعی اعلا و خوب از آلوست . و شاید منسوب به دمشق .
حذاملغتنامه دهخداحذام . [ ح َ / ح ُ ] (اِخ ) نام زنی است در عرب که به اصابت رای مثل شده است و در حق او گفته اند : اذا قالت حذام فصدقوهافان القول ما قالت حذام . (از قاموس الاعلام ترکی ).ابن عبدربه گ
خذاملغتنامه دهخداخذام . [ خ ِ ] (اِخ ) ابن خالد، وی از بنی عبیدبن زیدبن احدبن عمروبن عوف و از منافقان و از اصحاب مسجدالضرار بود. (از امتاع الاسماع ص 480، 472).