لغتنامه دهخدا
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ظهیرالدین (امیر...) السموری سجزی .از رجال دربار غوریه و از شعرای قرن ششم است ، فخرالدین مبارکشاه معاصر و ممدوح وی بوده است . او راست :هر که چون گل به زر فریفته شددر عمل آب روی داد به باددست کوتاه باش و راد چو سروتا سرافراز باشی و آزاد.