راندانلغتنامه دهخداراندان . (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ پوی دودم از استان ریوم فرانسه و دارای 1280 تن سکنه است .
راندگانلغتنامه دهخداراندگان . [ دَ / دِ ] (اِ) جمع رانده : و گفت ای ملعون میخواهی ایمان آوری و تو از جمله ٔ راندگانی . (قصص الانبیاء ص 108). رجوع به رانده شود.
روندیانلغتنامه دهخداروندیان . [ رَ وَ ] (اِخ ) راوندیان . دراصل روندیان و معروف راوندیان است . (مجمل التواریخ و القصص ذیل 329) : به کوفه اندر جماعتی بودند که ایشان را روندیان خواندندی و به ربوبیت منصور همی گفتندو اصل ایشان از عبداﷲ رونده
پَروَندانZonneckenواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوشه با ابعاد بزرگ و جلد ضخیم که معمولاً در ادارات برای بایگانی مدارک از آن استفاده میشود * معادل "پروندان" از ادغام واژۀ "پرونده" و پسوند "ـ دان" ساخته شده است.
گوراندانلغتنامه دهخداگوراندان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان واقع در 4 هزارگزی شمال خاوری لاهیجان و 3 هزارگزی شمال شوسه ٔ لاهیجان به لنگرود. جلگه و معتدل مرطوب مالاریایی است . سکنه ٔ آن <span class="h