جنگاور، جنگجو، حربی، صفآرا، فرمانده
disposition, war
تاکتیک.
deploy
rosemary
استراتژیست، رزمارا، متخصص فن لشکر کشی و تدابیر جنگی
استراتژیست ها، رزمارا، متخصص فن لشکر کشی و تدابیر جنگی
۱. جنگاور، جنگجوی، جنگنده، رزمآرا ۲. جنگی، رزمی ≠ بزمی
۱. مجلسآرا، بزمافروز، محفلآرا ≠ رزمآرا ۲. شورآفرین، نشاطآفرین ۳. ساقی