رزمیلغتنامه دهخدارزمی . [ رَ ] (اِخ ) شاعر صاحب دیوان . نام او گرگین بیگ پسر سیاوش سلطان است . شرح حال وی در تذکره ٔ نصرآبادی (ج 2 ص 43) آمده است . نسخه ٔ دیوان وی در بنگاله بدست می آید. (از الذریعة ج <span class="hl" dir="lt
رزمیلغتنامه دهخدارزمی . [ رَ ] (ص نسبی ) جنگجو. جنگاور. حربی . (فرهنگ فارسی معین ). جنگی . منسوب به رزم . اهل رزم . (یادداشت مؤلف ). رزمجو : چنگ است پای بسته سرافکنده خشک تن چون رزمیی که گوشت ز احشا برافکند .خاقانی .
رزمیفرهنگ فارسی معین(رَ) 1 - (ص نسب .) جنگجوی . 2 - (اِ.) نام عمومی نوعی ورزش شامل ، کاراته ، تکواندو، کونک فو.
رزمیلغتنامه دهخدارزمی . [ رَ ] (اِخ ) شاعر صاحب دیوان . نام او گرگین بیگ پسر سیاوش سلطان است . شرح حال وی در تذکره ٔ نصرآبادی (ج 2 ص 43) آمده است . نسخه ٔ دیوان وی در بنگاله بدست می آید. (از الذریعة ج <span class="hl" dir="lt
رزمیلغتنامه دهخدارزمی . [ رَ ] (ص نسبی ) جنگجو. جنگاور. حربی . (فرهنگ فارسی معین ). جنگی . منسوب به رزم . اهل رزم . (یادداشت مؤلف ). رزمجو : چنگ است پای بسته سرافکنده خشک تن چون رزمیی که گوشت ز احشا برافکند .خاقانی .
محور پیشروی گردانbattalion axis of advanceواژههای مصوب فرهنگستانمسیرهایی که در آن گروهان رزمی یا گروههای رزمی گروهانی به سمت دشمن پیشروی میکنند