لغتنامه دهخدا
رقاحة. [ رَ ح َ] (ع مص ) بازرگانی . (مهذب الاسماء). ورزیدن و بازرگانی . (آنندراج ). ورزیدن و بازرگانی . و قولهم : جئناک للنضاحة و لم نات للرقاحة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بازرگانی و کسب کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بازرگانی کردن . (دهار). کسب و تجارت . (از اقرب الموارد)