رحوانلغتنامه دهخدارحوان . [ رَ ح َ ] (ع اِ) به صیغه ٔ تثنیه ، دو سنگ آسیا. (ناظم الاطباء). تثنیه ٔ رَحا (رَحی ̍). (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
راهوانلغتنامه دهخداراهوان . (ص مرکب ) راهبان . راهدار. پاسبان راه . (ناظم الاطباء). راهبان ، یعنی پاسبان راه . (از شعوری ج 2 ورق 11). راهبان که به معنی محافظ راه باشد. (آنندراج ). || پاسبان دشمن یا دزد. || باج گیرنده . (ناظم ال
رواندرمانی روانکاوانهpsychoanalytic psychotherapyواژههای مصوب فرهنگستاندرمان به روش روانکاوی سنتی یا یکی از گونههای خاص آن نظیر رواندرمانیِ روانپویشی (psychodynamic psychotherapy)