لغتنامه دهخدا
رونویس . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) مُستَنسَخ . سواد. (یادداشت مؤلف ). نسخه . کپیه . سواد و با کردن و شدن مستعمل .- رونویس کردن ؛ نسخه برگرفتن . از روی نوشته ای نوشتن .|| (نف مرکب ) به جای کلمه ثبات پذیرفته شده است . (لغات فرهنگستان ). مُستَنسِخ .<br