زنگزدایی قلیاییalkaline derustingواژههای مصوب فرهنگستانزدودن زنگ از سطح فلز با محلولهای قلیایی غلیظ و داغ دارای عامل چنگاله که در آن از یک جریان الکتریکی معکوس متناوب یا آندی تسریعشده استفاده میکنند
زنگ زدالغتنامه دهخدازنگ زدا. [ زَ زَ / زِ / زُ ] (نف مرکب ) زنگ زداینده . هر چیز که زنگ را بر طرف کند و جلا دهد. که زنگ از آهن و جز آن زداید : هم فراغ است کز آیینه ٔ جان صیقل زنگ زدایست مرا. <
زنگزداییrust removal, derustingواژههای مصوب فرهنگستانزدودن زنگ و پوسته از سطح فلز با روشهای فیزیکی و شیمیایی
زنگزدایی برقکافتیelectrolytic derustingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند زدودن زنگ فلزات که در آن فلز یا آلیاژ زنگزده را در یک حمام برقکافتی قلیایی در جای آند قرار میدهند و بهتناوب جریان را معکوس میکنند