شمنshamanواژههای مصوب فرهنگستاندینمرد یا کاهنی که هم پیشگو و هم جادوپزشک است و با ارتباط با ارواح نیاکان در حالت جذبه و خلسه پلی میان این جهان و آن جهان است
شامگونلغتنامه دهخداشامگون . (ص مرکب ) شام مانند. همچون شام تاریکی و تیرگی : چه شدکه بادیه بربود رنگ خاقانی که صبح فام شد از راه و شامگون آمد.خاقانی .
لَا يَسْأَمُونَفرهنگ واژگان قرآنخسته نمي شوند (کلمه يسئم از مصدر سامه است که به معناي ملال و آزردگي است )