لغتنامه دهخدا
سجر. [ س َ ] (ع مص ) تافتن و گرم کردن تنوررا. (منتهی الارب ). به آتش تافتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || پر کردن جوی را. (منتهی الارب ). پر کردن . (تاج المصادر) (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || ریختن آب را در حلق کسی . || بانگ کردن و نالیدن . (منتهی ال