سختانیلغتنامه دهخداسختانی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب است به سختان که نسبت اجدادی است . (الانساب سمعانی ).
سختیانیلغتنامه دهخداسختیانی . [ س ِ / س َ ] (ص نسبی ) گوزکانی فروش . (مهذب الاسماء). || نسبتی است سختیان فروش را. (الانساب سمعانی ).
درزsuture 1واژههای مصوب فرهنگستان[زمینشناسی] خط موجود بر روی صدف فسیل شکمپایان و دوکفهایها و سرپایان [حشرهشناسی] فرورفتگیهای خطی که مرز بین دو سختینه را نشان میدهد
کپک برفی خالدارspeckled snow mould/ speckled snow moldواژههای مصوب فرهنگستانکپک برفی ناشی از گونههای تیفولا (Typhula) که در آن سختینههای (sclerotium) قارچ در لابهلای جُلینه یا در بافت گیاه آلوده به وجود میآید