سرخحصارواژهنامه آزادمکانی که دارای حصاری سرخ رنگ باشد. همچنین سرخحصار یکی از سه روستای تشکیل دهندۀ شهر قدس است. نام آن از خاک سرخ رنگ کوه های نزدیک آن می آید.
سرخسارلغتنامه دهخداسرخسار. [ س ُ] (اِ مرکب ) مرغی است که سرش سرخ باشد و آن را به تازی حُمَّرة خوانند. (آنندراج ). رجوع به سرخ رو شود.