سرمایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مایش، سردسازی، خنکسازی، تبرید، انجماد، یخبندان، مادۀ تبرید اطفا، آتشنشانی، خاموشکننده▼ تهویه، باد، یخچال، ارکاندیشن، سردكننده سرما
خَم سرمایشcooling curveواژههای مصوب فرهنگستاننمودار تغییر دما برحسب زمان برای جسمی که در حال سرد شدن است
روش سرمایشcooling methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای تعیین گرمای ویژه نمونۀ مورد نظر با مقایسۀ زمان لازم برای سرد شدن آن با زمان سرد شدن آب در همان گسترۀ دمایی
سرمایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مایش، سردسازی، خنکسازی، تبرید، انجماد، یخبندان، مادۀ تبرید اطفا، آتشنشانی، خاموشکننده▼ تهویه، باد، یخچال، ارکاندیشن، سردكننده سرما
خَم سرمایشcooling curveواژههای مصوب فرهنگستاننمودار تغییر دما برحسب زمان برای جسمی که در حال سرد شدن است
بارگُنج حرارتیـ یخچالیrefrigerated and heated containerواژههای مصوب فرهنگستانبارگُنجی با سامانههای گرمایش و سرمایش
تابکاری شیشهglass annealingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند گرمایش و سرمایش، بهویژه سرمایش، ظروف شیشهای تحت برنامهای مشخص برای کاهش تنشهای حرارتی و شکنندگی جسم