سوتیامفرهنگ نامها(تلفظ: sutiyām) (در گویش لری سو = نور و تیام = چشمانم) ، روی هم به معنی نور چشمهایم و نور دیدگانم.
سوتاملغتنامه دهخداسوتام . (ص ) هر چیز کم و اندک و به عربی قلیل خوانند و بزبان طوسی به معنی کوچک و اندک و ناقص آمده است . (برهان ). سخت اندک . (از فرهنگ رشیدی ) : آنچه کرده ست زآنچه خواهد کردسختم اندک نماید و سوتام . فرخی .با گور و آ
سوتامفرهنگ فارسی عمید۱. کم؛ اندک: ◻︎ آنچه کردهست و آنچه خواهد کرد / سختم اندک نماید و سوتام (فرخی: ۲۲۹).۲. کوچک.۳. ناقص.
شتاملغتنامه دهخداشتام . [ ش َت ْ تا ] (ع ص ) شاتم . دشنام دهنده . (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). بدزبان : بهری خوارج شدند و بهری غالی ... و بهری شتام و لعان و عیاب شدند... (کتاب النقض ص 375).