طرحوارهschemaواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از دانش اولیه در باب یک مفهوم یا ماهیت که بهمثابۀ الگویی برای ادراک، تعبیر، تخیل یا حل مسئله عمل میکند
طرحوارۀ ادراکیperceptual schemaواژههای مصوب فرهنگستانالگوهای شناختی یک فرد که چهارچوبی ارجاعی را برای پاسخ به محرکهای محیطی ایجاد میکند
طرحوارة پایگاهدادهdatabase schemaواژههای مصوب فرهنگستانطرحی کلی که شیوة سازماندهی و ساختاربندی منطقی یک پایگاه را نشان میدهد
طرحوارة تصویریimage schemaواژههای مصوب فرهنگستانبازنمایی مفهومی انتزاعی در ذهن ناشی از تجربیات بدنمند (embodied) روزمرة انسان در تعامل با محیط
سمالغتنامه دهخداسما. [ س ُ ] (اِ) مشروبی بود که هندوان بر آتش مقدس می افشاندند. (تاریخ تمدن قدیم ایران ).
ماه سیماییلغتنامه دهخداماه سیمایی . (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماه سیما. ماهرویی . ماه چهری . رجوع به ماه سیما و ماه چهری شود.
سنگریختpetromorphواژههای مصوب فرهنگستانسیمایی مانند رگۀ کلسیتی که بهصورت برجسته بر روی دیوارۀ غار ظاهر میشود
تختکوه آتشفشانیvolcanic butteواژههای مصوب فرهنگستانسیمایی زمینریختشناختی با دیوارههای پرشیب و مسطح در بخش بالایی که ارتفاع آنها بیش از پهنای آنهاست
مه سیمالغتنامه دهخدامه سیما. [ م َه ْ ] (ص مرکب ) ماه سیما. که دارای سیمایی چون ماه است . با سیمایی بسان ماه زیبا : آفتاب فتح را هر دم طلوعی میدهداز کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو.حافظ.
گردن آتشفشانیvolcanic neckواژههای مصوب فرهنگستانسیمایی برجمانند متشکل از هستۀ آذرین یک آتشفشان منقرض که بخشهای بیرونی آن فرسایش یافته است
ماه سیماییلغتنامه دهخداماه سیمایی . (حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماه سیما. ماهرویی . ماه چهری . رجوع به ماه سیما و ماه چهری شود.