نشانک تحلیلی، سیگنال تحلیلیanalytic signalواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مختلط که بخشهای حقیقی و موهومی آن تبدیل هیلبرت یکدیگر بهشمار میآیند
نشانک مغناطیسی،سیگنال مغناطیسیmagnetic signalواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفة اندازهگیریشدهای از میدان مغناطیسی مشاهدهشده
پالایة نشانک تحلیلی،پالایة سیگنال تحلیلیanalytic signal filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خوارزمی/ الگوریتم پردازش که سه گرادیان متعامد میدان مغناطیسی کل را برای بهدست آوردن نشانک تحلیلی/ سیگنال تحلیلی محاسبه میکند
روش نشانک تحلیلی،روش سیگنال تحلیلیanalytic signal methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی بر پایة شیوههای مختلف پردازش براساس مفهوم نشانک تحلیلی/ سیگنال تحلیلی
تداخلنگاشتinterferogramواژههای مصوب فرهنگستاننمودار تغییرات نشانک/ سیگنال خروجی تداخلسنج، هنگامی که وضعیت تداخل تغییر میکند
زمان خیزشrise timeواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمان لازم برای آنکه دامنۀ نشانک/ سیگنال خروجی یک سامانه از صفر یا از تراز مرجع به مقدار بیشینه برسد
سیگنالفرهنگ فارسی معین[ فر - انگ . ] (اِ.) امواج الکتریکی یا الکترومغناطیسی که برای جابه جایی اطلاعات استفاده می شود، نشانک . (فره ).
سیگنالفرهنگ فارسی معین[ فر - انگ . ] (اِ.) امواج الکتریکی یا الکترومغناطیسی که برای جابه جایی اطلاعات استفاده می شود، نشانک . (فره ).