شارششناسیrheologyواژههای مصوب فرهنگستانعلم اندازهگیری خواص شارشی و تغییر شکل ماده متـ . درشتشارششناسی macrorheology
خونشارششناسیhemorheology/ haemorheolgyواژههای مصوب فرهنگستانشناخت شارش خون و اجزای آن در رگهای خونی
شارششناسی مولکولیmolecular rheologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از شارششناسی که در آن ویژگیهای شارششناختی، بهویژه گرانرَوی، بر پایۀ معماری مولکولی و نیروهای مولکولی با استفاده از مبانی نظری یا شبیهسازی مولکولی پیشبینی میشود
شیمیشارششناسیchemorheologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ تغییر رفتار شارشی یک ماده درطی زمان براثر تغییرات شیمیایی
شارشسنج روزنهایorifice plate, orifice meterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شارشسنج انسدادی برنولی که در آن از یک روزنه در مسیر شارش برای سنجش آهنگ شارش استفاده میشود
شارش تپشیpulsating flow, pulsatile flowواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شارش محصور که در آن فشار و آهنگ شارش بهصورت تناوبی تغییر میکند
فراشارششناسیmetarheologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از شارششناسی که بینابین درشتشارششناسی و ریزشارششناسی قرار میگیرد
شارشسنج ترافرستflow transmitterواژههای مصوب فرهنگستانشارشسنجی که آهنگ شارش را بهشکل نشانک الکتریکی ارسال میکند
شارششناسی مولکولیmolecular rheologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از شارششناسی که در آن ویژگیهای شارششناختی، بهویژه گرانرَوی، بر پایۀ معماری مولکولی و نیروهای مولکولی با استفاده از مبانی نظری یا شبیهسازی مولکولی پیشبینی میشود
خونشارششناسیhemorheology/ haemorheolgyواژههای مصوب فرهنگستانشناخت شارش خون و اجزای آن در رگهای خونی
ریزشارششناسیmicrorheologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از شارششناسی که در آن ویژگیهای ناهمگن پیوستار (medium) در مقیاس ریز در نظر گرفته میشود
شیمیشارششناسیchemorheologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ تغییر رفتار شارشی یک ماده درطی زمان براثر تغییرات شیمیایی
فراشارششناسیmetarheologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از شارششناسی که بینابین درشتشارششناسی و ریزشارششناسی قرار میگیرد