شایعاتلغتنامه دهخداشایعات . [ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ شایعة مؤنث شایع. رجوع به شایعة و شائعة شود. || در تداول امروز، خبرهای بی اصلی که در میان مردم بر سر زبانها باشد.
سائحاتلغتنامه دهخداسائحات . [ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سائحة. رجوع به سائحة شود. || زنان روزه دار. (غیاث ) (آنندراج ).
ساعاتلغتنامه دهخداساعات . (ع اِ) (خطوط...) در اصطرلاب خطوطی است دور از یکدیگر در زیر مقنطرات : و خطهای ساعات معوجه آن اند که زیر افق میان مدار سرطان و مدار جدی کشیده است . و بمیان هر دو خطی عددشان نبشته است . از یکی تا دوازده . (التفهیم ص 295<