شواشانلغتنامه دهخداشواشان . [ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 113 تن . آب از رودخانه . محصول آن غلات و توتون . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
سواسنلغتنامه دهخداسواسن . [ س َ س ِ ] (اِ) حومانه است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از فهرست مخزن الادویه ).
شوشانلغتنامه دهخداشوشان . (اِخ ) صورتی از نام شهر شوش است که در کتیبه ٔ آسوربانی پال راجع به فتوحات او در عیلام آمده است . (تاریخ ایران باستان ج 1 ص 139، 475، ج 2</s
شیوشگانلغتنامه دهخداشیوشگان . [ شی وَ ] (اِخ ) محلی در جانب شرقی کرمان مقابل باغهای زریسف . (یادداشت مؤلف ) : زمینهایی که اکنون به شاهیجان و گازرگاه معروف است از آبی عظیم از منبع کوه شیوشگان در قدیم الزمان مشروب می شد و مرغزار گشته بود. (سمط العلی ).