شقریلغتنامه دهخداشقری . [ ش ُ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب است به شقرةبن نکرةبن لکیزبن افصی بن عبدالقیس که قبیله ای از آنان هست . (از لباب الانساب ). منسوب به شقرة که نام پدر قبیله است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
شقریلغتنامه دهخداشقری . [ ش َ ری ی ] (اِخ ) ابوبکر مطرف بن معقل شقری تمیمی . از ابن سیرین و حسن و شعبی روایت کرد، و نضربن شمیل و ابوداود طیالسی و جز وی از او روایت دارند. اخبار او موثق است . (از لباب الانساب ).
شقریلغتنامه دهخداشقری . [ ش َ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب است به شقرةبن الحارث بن تهم که نام اصلی او معاویه است . || منسوب است به شقرةبن نبت بن ادد. (از لباب الانساب ).
شقریلغتنامه دهخداشقری . [ ش ِ را ] (ع اِ) نوعی از خرمای نیکو و اعلا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
شقیریلغتنامه دهخداشقیری . [ ش ُ ق َ ] (اِخ ) ابوالعلاء احمدبن عبیداﷲ شقیری بغدادی . در دمشق سکونت داشت و در آنجا از هیثم بن خلف دوری و حامدبن محمدبن شعیب بلخی و جز آن دو حدیث شنید و عبدالوهاب بن عبداﷲ دمشقی از او روایت دارد. (از لباب الانساب ).
علی شکریلغتنامه دهخداعلی شکری . [ ع َ ی ِ ش ُ ] (اِخ ) ابن احمد کریدی حنفی . ملقب به شکری . رجوع به علی کریدی شود.