صراحت لهجهلغتنامه دهخداصراحت لهجه . [ ص َ ح َ ت ِ ل َ ج َ / ج ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رک گوئی . بالصراحة. مقابل کنایه گوئی .
صراحتدیکشنری فارسی به انگلیسیcandidness, directness, explicitness, frankness, openness, outspokenness, perspicuity, preciseness, specificity
صراحتفرهنگ مترادف و متضاد۱. روشنی، وضوح ۲. بیپردهگویی، رکگویی، صریحگویی ۳. خلوص ≠ درپردهگویی، کنایهگویی
رک گوییلغتنامه دهخدارک گویی . [ رُ ] (حامص مرکب ) صراحت لهجه . بی پرده و صریح گفتاری . رک گفتن . صدع . (یادداشت مؤلف ).
شارلوت الیزابت دو باویرلغتنامه دهخداشارلوت الیزابت دو باویر. [ ل ُ اِ ب ِ دُ ی ِ ] (اِخ ) همسر دوم دوک دورلئان برادر لوئی چهاردهم ، مادر فیلیب دورلئان نایب السلطنه فرانسه ، معروف به پرنسس پالاتین وی به سال 1652 م . در شهر هایدلبرگ تولد و بسال 1722</sp
مصطفی پاشاکماللغتنامه دهخدامصطفی پاشاکمال . [ م ُ طَ فا ک َ ] (اِخ ) رئیس حزب وطنی در مصر و مؤسس روزنامه ٔ اللواء. وی در سال 1874م . در قاهره به دنیا آمد و در دوران تحصیل مقدماتی استعداد و نبوغ شگفت انگیزی از خود نشان داد و بعد وارد دانشکده ٔ حقوق شد. پس از پایان تحصی
صراحتدیکشنری فارسی به انگلیسیcandidness, directness, explicitness, frankness, openness, outspokenness, perspicuity, preciseness, specificity
صراحتفرهنگ مترادف و متضاد۱. روشنی، وضوح ۲. بیپردهگویی، رکگویی، صریحگویی ۳. خلوص ≠ درپردهگویی، کنایهگویی
صراحتدیکشنری فارسی به انگلیسیcandidness, directness, explicitness, frankness, openness, outspokenness, perspicuity, preciseness, specificity